در میانِ من و تو فاصله ها خیلی کمی است
مانعی هست ولی دربان آن حجم پری است
آنکه در دام و تله افتاده در مرتعِ عشق
سر به تسلیم نماید صبرِ آن بیهودگی است
***
وقتی می بینی دلت آشفته رفته در خیال
خبری هست و بیخود قلبِ خونبارت نمال
باز کن حرف و سخن با اهلِ درمان و شفاء
پاک کن آلودگیها تا بیاساید نهال
***
آسمانت ابری و در لاک خود ماندن چه سود
علتش باید بدانی درد و غمهایت چه بود
از دلت باید بپرسی تک و تنها نصفِ شب
راز دارت با قناعت راهِ حل را می گشود
***
بی قراری در دلت جایی ندارد آشکار
آه و بی تابی تو بد وعده ی قول و قرار
بشکن آن دیوارِ سنگی مانعِ دیدارِ باز
وقتی خود جرأت نداری عذرِ بیهوده نیار
***
معلوم شده دلهره افتاده به جانت
بر هم زده یک دفعه از آن روح و روانت
تو می دانی و دانسته ای درد و غمت را
دل هست پریشان و چه زیبا نگرانت
***
گر عاشقِ دیدارِ خدایت به وصالت
با راز و نیاز ای جان افزون به جمالت
دنیاست و این همسفرانِ راز هستی
همتاز بقاء بازدهِ فکر و خیالت
***
بیهوده نگو عاشقتم مثل بلوری
سُر کردی دلت خواب آور سنگ صبوری
یک بار تو را دیدم و نادیده تو رفتی
غمگین نشستی به کمین آشفته دوری
***
پیداست نگردید خزان حرف و بیانم
دریاب که من عاشقِ هر شیرین زبانم
هر جا که وفا هست صداقت به من آموخت
هر جا که خیانت علمدارِ فغانم
***
به غیر از تو حقیقت دل نبستم
شب و روزم به امیدت نشستم
نگو باید که خواب آید به چشمات
ولی بی خوابی با تو می پرستم
***
تو می دیدی که من خونبارم امشب
تو خوابیدی و من بیدارم امشب
شبت خوش باد خواب خوش ببینی
نمی دانم چرا پر بارم امشب
***
خدا من مانده ام خوابم پریده
ولی یارم به خوابِ خوش رسیده
برو جانم برو آسوده تر باش
بنازم بر دلم دردش کشیده
***
خدایا درد دل دارم فراوان
جهان با این بزرگی همچو زندان
نه چشمم خواب رفته آرمیده
نه روحم شاد دلگیر و پریشان
***
جاسم ثعلبی (حسّانی)17/05/1399
:: برچسبها:
دوبیتی فاصله ,
:: بازدید از این مطلب : 1599
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0